وقتی حضرت مهدی علیه السلام قیام می فرمایند، به مؤمن در قبر گفته می شود: امام تو ظهور کرده است؛ اگر میخواهی به ایشان ملحق شوی ملحق شو؛ و اگر میخواهی در کرامتِ پروردگارت بمانی، بمان.
ترجمه: ۶۵ ـ به پروردگارت سوگند که آنها مؤمن نخواهند بود، مگر این که در اختلافات خود، تو را به داورى طلبند; و سپس از داورى تو، در دل خود احساس ناراحتى نکنند; و کاملاً تسلیم باشند.
شان نزول «زبیر بن عوام» که از مهاجران بود، با یکى از انصار (مسلمانان «مدینه») بر سر آبیارى نخلستان هاى خود که در کنار هم قرار داشتند، اختلافى پیدا کرده بودند، هر دو براى حل اختلاف، خدمت پیامبر(صلى الله علیه وآله) رسیدند، از آنجا که باغستان «زبیر» در قسمت بالاى نهر و باغستان انصارى در قسمت پائین نهر قرار داشت، پیامبر(صلى الله علیه وآله) به «زبیر» دستور داد: اول او باغ هایش را آبیارى کند و بعد مسلمان انصارى (و این مطابق همان سنتى بود که در باغ هاى مجاور هم جریان داشت). اما مرد انصارى به ظاهر مسلمان از داورى عادلانه پیامبر(صلى الله علیه وآله) ناراحت شده، گفت: آیا این قضاوت به خاطر آن بود که «زبیر»، عمه زاده تو است؟! پیامبر(صلى الله علیه وآله) از این سخن بسیار ناراحت شد، به حدّى که رنگ رخسار او دگرگون گردید، در این موقع آیه فوق نازل شد و به مسلمانان هشدار داد در بعضى از تفاسیر اسلامى شأن نزول هاى دیگرى ذکر شده، که کم و بیش با شأن نزول فوق شباهت دارد (تفسیر تبیان، و طبرسى، و المنار).
تفسیر گرچه شأن نزول خاصى در بالا براى آیه فوق نقل شده، ولى همان طور که بارها گفته ایم: شأن نزول هاى خاص هیچ گاه با عمومیت مفهوم آیه منافات ندارد، و به همین دلیل، این آیه مى تواند مکمل بحث آیات قبل نیز بوده باشد. در این آیه، خداوند سوگند یاد کرده که افراد، در صورتى ایمان واقعى خواهند داشت که پیامبر(صلى الله علیه وآله) را در اختلافات خود به داورى بطلبند و به بیگانگان مراجعه ننمایند، مى فرماید: «به پروردگارت سوگند که آنها مؤمن نخواهند بود، مگر این که در اختلافات خود تو را داور قرار دهند» (فَلا وَ رَبِّکَ لا یُؤْمِنُونَ حَتّى یُحَکِّمُوکَ فیما شَجَرَ بَیْنَهُمْ) سپس مى فرماید: نه فقط به داورى را به نزد تو آورند، بلکه هنگامى که تو در میان آنها حکمى کردى، خواه به سود آنها باشد یا به زیان آنها، علاوه بر این که اعتراض نکنند، «بلکه از آنچه قضاوت کرده اى، در دل خود نیز احساس ناراحتى ننمایند و کاملاً تسلیم باشند» (ثُمَّ لا یَجِدُوا فی أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمّا قَضَیْتَ وَ یُسَلِّمُوا تَسْلیماً). گرچه ناراحتى درونى از قضاوت هائى که احیاناً به زیان انسان است، غالباً اختیارى نیست، ولى با تربیت هاى اخلاقى و پرورش روح تسلیم در برابر حق و عدالت، و توجه به موقعیت واقعى پیامبر(صلى الله علیه وآله) حالتى در انسان پیدا مى شود که: هیچ گاه از داورى پیامبر(صلى الله علیه وآله) و حتى دانشمندانى که جانشینان او هستند، هرگز ناراحت نخواهد شد. به هر حال، مسلمانان واقعى موظفند روح تسلیم در برابر حق را در خود پرورش دهند. جالب توجه این که: در آیه فوق نشانه هاى ایمان واقعى و راسخ را در سه مرحله بیان کرده است: الف ـ در تمامى موارد اختلاف، خواه بزرگ باشد یا کوچک، به قضاوت و داورى پیامبر(صلى الله علیه وآله) که از حکم الهى سرچشمه مى گیرد، مراجعه کنند، نه به طاغوت و داوران باطل. ب ـ هیچ گاه در برابر قضاوت ها و فرمان هاى پیامبر(صلى الله علیه وآله) ـ که همان فرمان خدا است ـ حتى در دل خود احساس ناراحتى نکنند، و به داورى ها و احکام او بدبین نباشند. ج ـ در مقام عمل نیز آن را دقیقاً اجرا کنند و به طور کامل تسلیم حق باشند. روشن است قبول یک مکتب و فرمان هاى آن، در مواردى که به سود انسان تمام مى شود، دلیل بر ایمان به آن مکتب نیست. بلکه آنجا که ظاهراً به زیان انسان است، اما در واقع مطابق با حق و عدالت است، اگر پذیرفته شود، نشانه ایمان است. در حدیثى که از امام صادق(علیه السلام) در کتاب «کافى» در تفسیر این آیه نقل شده، چنین مى خوانیم: «اگر جمعیتى خدا را بپرستند، نماز را به پا دارند، زکات را بپردازند، روزه ماه رمضان و حج را به جا آورند، ولى نسبت به کارهائى که پیامبر(صلى الله علیه وآله) انجام داده با سوء ظن بنگرند و یا بگویند: اگر او فلان کار را انجام نداده بود بهتر بود، آنها در حقیقت مؤمنان واقعى نیستند». سپس امام(علیه السلام) آیه فوق را تلاوت فرموده، چنین گفت: «بر شما باد که در مقابل خدا و حق همیشه تسلیم باشید»
این آیه یکى از دلائل معصوم بودن پیامبر(صلى الله علیه وآله) است; زیرا دستور به تسلیم مطلق ـ از نظر گفتار و کردار ـ در برابر همه فرمان هاى پیامبر(صلى الله علیه وآله) و حتى تسلیم قلبى در برابر او، نشانه روشنى بر این است که، او در احکام، فرمان ها و داورى هایش نه اشتباه مى کند و نه عمداً چیزى بر خلاف حق مى گوید، هم معصوم از خطاست و هم معصوم از گناه. آیه فوق، هر گونه اجتهاد در مقام نص پیامبر(صلى الله علیه وآله) و اظهار عقیده را در مواردى که حکم صریح از طرف خدا و پیامبر(صلى الله علیه وآله) درباره آن رسیده باشد، نفى مى کند. بنابراین، اگر در تواریخ اسلامى مى بینیم گاهى بعضى از افراد در برابر حکم خدا و پیامبر(صلى الله علیه وآله) اجتهاد و یا اظهار نظر مى کردند و مثلاً مى گفتند: «پیامبر(صلى الله علیه وآله) چنین گفته و ما چنین مى گوئیم»، باید قبول کنیم که عمل آنها بر خلاف صریح آیه فوق است.
من ذکرنا عنده ففاضت عیناه حرم الله وجهه علی النار.
امام صادق علیه السلام فرمود: نزد هر کس که از ما (و مظلومیت ما) یاد شود و چشمانش پر از اشک گردد، خداوند چهره اش را بر آتش دوزخ حرام می کند.بحار الانوار، ج 44، ص .285
امام حسن عسکری «علیه السلام»
نشانه های مومن پنج چیز است:پنجاه و یک رکعت نماز و زیارت از یقین و انگشتر به دست راست نمودن و سر به خاک گذاشتن حین نماز و بلند گفتن بسم الله الرحمن الرحیم
سرکوب قدرتهای طاغوتی، هدف قیام امام حسین (علیه السلام) ...
اگر کسی کانون فساد و ظلم را ببیند و بیتفاوت بنشیند، در نزد خدای متعال با او همسرنوشت است. فرمود: من برای گردنکشی و تفرعن حرکت نکردم. دعوت مردم عراق از امام حسین علیهالسّلام برای این بود که برود و حکومت کند؛ امام هم به همین دعوت پاسخ دادند. یعنی چنین نیست که امام حسین علیهالسّلام به فکر حکومت نبود، امام حسین علیهالسّلام به فکر سرکوب کردن قدرتهای طاغوتی بود؛ چه با گرفتن حکومت و چه با شهادت و دادن خون.
امام حسین علیهالسّلام میدانست که اگر این حرکت را نکند، این امضای او، این سکوت او، این سکون او، چه بر سر اسلام خواهد آورد. وقتی قدرتی همهی امکانات جوامع و یا یک جامعه را در اختیار دارد و راه طغیان پیش میگیرد و جلو میرود، اگر مردان و داعیهداران حق در مقابل او اظهار وجود نکنند و حرکت او را تخطئه نکنند، با این عمل، کار او را امضا کردهاند؛ یعنی ظلم به امضای اهل حق میرسد، بدون اینکه خودشان خواسته باشند. این گناهی بود که آن روز بزرگان و آقازادگان بنیهاشم و فرزندان سردمداران بزرگ صدر اسلام مرتکب شدند. امام حسین علیهالسّلام این را برنمیتافت؛ لذا قیام کرد.1380/12/27
امام خامنه ای من واقعاً به شما برادران و خواهران عزیز توصیه میکنم که با تاریخ آشنا شوید. تاریخ درس است ... عدّهای سعی میکنند حوادث روزگار ما را یک حوادث استثنایی - که به هیچ وجه از تاریخ قابل استفاده نیست - وانمود کنند ... در صدر اسلام بزرگترین و مهمترین ضربهای که بر اسلام وارد شد، این بود که حکومت اسلامی از امامت به سلطنت تبدیل شد ... اساس حمله و نقشهی دشمن این است که حکومت را از محور اصلی - محور امامت، محور دین - خارج کند. بعد خاطرش جمع است که همه کار خواهد کرد! 1379/02/01
از شما میخواهم که تا آخرین قطره خون پایبند ولایت باشید و از اسلام دفاع کنید ...
برای هرکس فرصتی پیش میآید، فرصتی برای اینکه بفهمد در کدام سپاه قرار دارد سپاه خیر یا شر، هرکسی روز انتخابی دارد روز انتخابی که باید حتی از جان خود بگذرد تا از امام خود دفاع کند مثل حضرت ابوالفضل (ع) که تاریخ تابهحال چنین شخصی را ندیده است و نخواهد دید. از شما میخواهم که تا آخرین قطره خون پایبند ولایت باشید و از اسلام دفاع کنید، دست فقرا را بگیرید و مثل باران رحمت خود را بر همه بگسترانید.
در راه دفاع از اسلام و به فرمان امام اسلحه به دست می گیرم و با دشمن می جنگم و آرزو دارم به نام یک سرباز خمینی شهید شوم. از شما پدر و مادر عزیزم می خواهم برایم زیاد اظهار ناراحتی نکنید. خوشحال باشید که من سرباز امام زمان بوده ام که شهید شدم.
به این عکسها دقت کنید: مربوط به سال 1957 است که آمریکا به این سه نفر بورسیه تحصیلی داد؛ از راست: -1 زلمای خلیل زاد | -2 شیرمحمدعباس | -3 اشرف غنی حالا در سال 2020 اولی شده: سفیر آمریکا در افغانستان دومی شده: رییس گروه طالبان آخری یعنی اشرف غنی شده: رییس جمهوری افغانستان آیا همه اینها تصادفی است؟
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات